سین و ه

تو با خدای خود کار انداز و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی ؛ خدا کند

سین و ه

تو با خدای خود کار انداز و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی ؛ خدا کند

گاهی...

گاهی خیلی ناگهانی آدم دلش میگیره...

از چیزی که قرار بود بشه و چیزی که هست...

چیزی که قرار بود باشی و چیزی که هستی....


بیگانگی ز حد رفت...ای آشنا مپرهیز...

بدو بدو...

عجله واسه چیه آخه؟!

همش بدو بدو باید کنیم؟

یواش هم میشه زندگی کرد